جدول جو
جدول جو

معنی حجر اعرابی - جستجوی لغت در جدول جو

حجر اعرابی
(حَجَ رِ اَ)
شکرسنگ. حجرالعاج. سنگ رخم. ابن البیطار در مفردات گوید: قال دیسقوریدوس فی الخامسه یشبه العاج النقی و اذا سحق و ذﱡر علی المواضع التی ینزف منها الدم تضمداً به قطع النزف و اذا احرق کان منه جلاء للاسنان و قال جالینوس فی التاسعه قوته قوه تجلو. حکیم مؤمن گوید: بفارسی شکرسنگ و سنگ رخم نامند سنگی است شبیه به عاج و از بادیۀعرب خیزد. جالی و قاطع نزف دم جراحات و سنون محرق او جهت جلاء دندان و تقویت لثه نافع است. (تحفۀ حکیم مؤمن). و صاحب اختیارات بدیعی گوید: سنگی است چون بسایند مانند خون بلون بود و با شیر زنان چون در چشم چکانند ورم آن و بسیاری آب بدن را نافع بود. و صاحب اختیارات در حجرالعاج گوید: سنگی است مانند عاج چون سحق کنند و بر موضعی پاشند که خون روانه بود و بازنبندد، می بندد، و اگر ضماد کنند شاید و اگر سوخته سنون سازند دندان را جلاء دهد. بپارسی شکر سنگ خوانند و بشیرازی سنگ رخم خوانند
لغت نامه دهخدا
حجر اعرابی
شکر سنگ از داروها
تصویری از حجر اعرابی
تصویر حجر اعرابی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(حَ جَ رِ عِ)
رجوع به حجرالمحک شود. این سنگ در نهرفاسیوس یافت شود برنگ اسمری سیر، بطعم زعفران، مصمت و ثقیل است. درد کلیه را نافع باشد و قی بازدارد
لغت نامه دهخدا
تصویری از حجر الاعرابی
تصویر حجر الاعرابی
شکر سنگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حجر عراقی
تصویر حجر عراقی
سنگ محک حجر المحک
فرهنگ لغت هوشیار